واکنش آقایون دربرابر آرایش خانوما:
موقع خرید: مگه داری میری مهمونی؟
موقع مهمونی: مگه داری میری عروسی؟
موقع عروسی: مگه عروس تویی؟...!
- ۱۴۷ ۱۳۳
- ۰ نظر
واکنش آقایون دربرابر آرایش خانوما:
موقع خرید: مگه داری میری مهمونی؟
موقع مهمونی: مگه داری میری عروسی؟
موقع عروسی: مگه عروس تویی؟...!
ژانر :کمدی | درام
زبان : انگلیسی
کیفیت : ۷۲۰p BluRay
فرمت : MKV
حجم : ۷۵۰ گیگابایت
محصول : انگلیس
کارگردان : Michael Winterbottom
بازیگران : Steve Coogan, Rob Brydon, Rosie Fellner, Claire Keelan
ژانر : اکشن | ماجراجویی | علمی-تخیلی
فرمت : MKV
حجم : ۱۰۰۰ مگابایت
کیفیت : ۷۲۰p BluRay
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
خلاصه داستان: گوییدو یک یهودی شوخ طبع است که به شکلی تصادفی با یک معلم مدرسه به نام دورا آشنا شده و سخت به او دل میبندد. او با استفاده از طنز و شوخی به هدفش میرسد و دورا علی رغم اینکه نامزد دارد، با او ازدواج میکند.
زندگی آنها به شیرینی و زیبایی میگذرد تا اینکه این خانواده همانند بقیه یهودیان به اردوگاه کار اجباری نازیها کوچ داده میشوند. گوییدو سعی میکند که با استفاده از روحیه بالا و طنز و شوخی به پسر خردسالش بقبولاند که این یک بازی است و برنده بازی یک تانک واقعی جایزه خواهد گرفت
دانلود در ادامه
فرمت : MP4
حجم : ۷۰۰ مگابایت
محصول : امریکا
زبان : انگلیسی
زیرنویس : دارد
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمیرود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد، دختر اجازه نمیدهد کسی دست به باسنش بزند, هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که میکنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمیگذارد کسی دست به باسنش بزند.
به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوانتر میشود.
تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش میکند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم...
پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول میکند و به طبیب یا همان حکیم میگوید شرط شما چیست؟ حکیم میگوید برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق و فربه دارم, شرط من این هست که بعد از جا انداختن باسن دخترت گاو متعلق به خودم شود؟
پدر دختر با جان و دل قبول میکند و با کمک دوستان و آشنایانش چاقترین گاو آن منطقه را به قیمت گرانی میخرد و گاو را به خانه حکیم میبرد, حکیم به پدر دختر میگوید دو روز دیگر دخترتان را برای مداوا به خانه ام بیاورید.
پدر دختر با خوشحالی برای رسیدن به روز موعود دقیقه شماری میکند...
از آنطرف حکیم به شاگردانش دستور میدهد که تا دوروز هیچ آب و علفی را به گاو ندهند. شاگردان همه تعجب میکنند و میگویند گاو به این چاقی ظرف دو روز از تشنگی و گرسنگی خواهد مرد.
حکیم تاکید میکند نباید حتی یک قطره آب به گاو داده شود.
دو روز میگذرد گاو از شدت تشنگی و گرسنگی بسیار لاغر و نحیف میشود..
خلاصه پدر دختر با تخت روان دخترش را به نزد حکیم می آورد, حکیم به پدر دختر دستور میدهد دخترش را بر روی گاو سوار کند. همه متعجب میشوند، چاره ای نمیبینند باید حرف حکیم را اطاعت کنند.. بنابراین دختر را بر روی گاو سوار میکنند.
حکیم سپس دستور میدهد که پاهای دختر را از زیر شکم گاو با طناب به هم گره بزنند.
همه دستورات مو به مو اجرا میشود، حال حکیم به شاگردانش دستور میدهد برای گاو کاه و علف بیاورند..
گاو با حرص و ولع شروع میکند به خوردن علف ها، لحظه به لحظه شکم گاو بزرگ و بزرگ تر میشود، حکیم به شاگردانش دستور میدهد که برای گاو آب بیاورند..
شاگردان برای گاو آب میریزند، گاو هر لحظه متورم و متورم میشود و پاهای دختر هر لحظه تنگ و کشیده تر میشود, دختر از درد جیغ میکشد..
حکیم کمی نمک به آب اضاف میکند, گاو با عطش بسیار آب مینوشد, حالا شکم گاو به حالت اول برگشته که ناگهان صدای ترق جا افتادن باسن دختر شنیده میشود..
جمعیت فریاد شادی سر میدهند, دختر از درد غش میکند و بیهوش میشود.
حکیم دستور میدهد پاهای دختر را باز کنند و او را بر روی تخت بخوابانند.
یک هفته بعد دختر خانم مثل روز اول سوار بر اسب به تاخت مشغول اسب سواری میشود و گاو بزرگ متعلق به حکیم میشود.
این، افسانه یا داستان نیست,
آن حکیم، ابوعلی سینا بوده است...
مورد داشتیم
پسره تو صف نونوایی از دختره پرسیده چند نفر جلوی شما هستند؟
دختره گفته:
دو تا خواهر بزرگتر از خودم هستند ولی من برای ازدواج مشکلی ندارم، ما تو خانواده مون اصلا از این رسمها نداریم!
میگن نونواهه رفته نشسته تو دستگاه هم زن خمیر،
سه روزه داره میچرخه
دستگاهو خاموش میکنن جیغ میزنه !!!!
مورد داشتیم
.
.
.
.
.
.طرف گوجه رو ریز ریز کرده و برای تبرک شدن غذا یه دونه مینداخته تو قابلمه
من میخوام مهریمو گوجه بذارم خوبه؟
...................................................
موردداشتیم خانومه اومده توفروشگاه(فروشگاه لوازم خانگی داریم وبسیارهم ارزانفروش می باشیم )به چندتانمونه اتوپرس نگاه کرده قیمتهاراهم پرسیده بعداومده به من میگه شماخیلی گرونفروشید ازش پرسیدم کدوم جنس ماگرونه به «اتوپرسها»اشاره میکنه ومیگه این «تن تاکها»راتلوزیون تبلیغ میکنه$$$$$هزارتومان چراشمامیدید650هزارتومان!!!!!!!! . . . میدونم سوالتون اینه که چرامن تاحالاخودکشی نکردم . اخه زن وبچماچکارکنم!......................
..................................................................................................
مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری
بابای عروس جورابایی که دنبالش میگشته رو پای دوماد میبینه.....
ووووووووووووووووووووو......................
اغا مورد داشتیم طرف اسمشو پرسیدیم گفته نـــــــــازنین
رفتم تو فیس بوقش نوشته پانته آ!!!!!!!!!!!
از دوستش پرسیدم می گه نفسو میگی!!!!!!!!!
بعد یه مدت اومده میگه اسمم الناز ه
کارت دانشجوییش رو اتفاقی دیدم میبینم نوشته عــــــــــفــــــــــــت
بعد مهمترین ملاکش تو زندگی صداقته!!!!!!!!!!!!
من دیگه حرفی ندارم
.............................
مـورد داشـتـیم دخـتـره زنـگ زده مـخـابـرات کـه اشـتـراک ایـنـتـرنـت پـر سـرعـت بـگـیـره کـارشـنـاس بـهـش گـفـتـه پـهـنـای بـانـدتـون چـقـد بـاشه دخـتـره گـفـتـه زیـاد نـبـاشـه،آخـه خـونـمـون ۶۰ مـتـر بـیـشـتـر نـیـسـت!!!!
بـه هـمـیـن گـلای قـالـی قـسـم!
مـیـگـن کـارشـنـاس بـعـد از اون قـضـیـه رفـتـه کـویر لـوت و بـه مـاهـیـگـیـری مـشـغـول مـیـبـاشـد...(^!^)
.................................................................
مورد داشتیم وام گرفته دماغ دوست دخترش و عمل کرده الانم جدا شدن شبا رو ماشین کار می کنه قسط وام و بده می خوادم رو دماغ دختره اسید بپاشه مدیونیت فکر کنید مورد موردنظر داداش مونگول من بوده 0_o
پسرای فامیل که صداش می کنن مایه ننگ :ا.................
.......................................
مورد داشتیم طرف از اینور و اونور پست کپی میکنه
هوار تا لایک میخوره
هیچ
کلی هم طرفدار داره
به سلامتی ماهایی که از ذهن خودمون مطلب مینویسیم
لایکامونم هوار تا نیست.................
ووووووووووووووو........................
یه رفیق دارم ، هر کیو می بینه میگه میخوام گوشی بخرم اگه میشه چن دقیقه با گوشیت کار کنم ببینم چه جوریه
بعد گوشی رو که می گیره اول میره تو اس ام اس ها بعد وایبر و واتس اپ و اینا ، بعد گالری ،آخر سر هم میره تو مخاطبا و بعدشم میگه دمت گرم کامل اشنا شدم باهاش :(((*(((((..............
................................................