http://funkade.farsiblog.com/ جوک های جدید,جوک بی ادبی ,سرگرمی ,

با چه رویی بنویسم غم دریا دارم

سایت ویتامین خنده ,جوک های جدید بدون تکرار

پست عاشقانه ,با چه رویی بنویسم غم دریا دارم

۱,۴۲۸ بازديد

پست عاشقانه ,با چه رویی بنویسم غم دریا دارم

پست عاشقانه ,با چه رویی بنویسم غم دریا دارم

من که در تنگ برای تو تماشا دارم

با چه رویی بنویسم غم دریا دارم ؟

دل پر از شوق رهاییست ، ولی ممکن نیست

به زبان آورم آن را که تمنا دارم

چیستم ؟! خاطری زخم فراموش شده

لب اگر باز کنم با تو سخن ها دارم

با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ، ولی

سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم ؟

چیزی از عمر نمانده ست ، ولی می خواهم

خانه ای را که فروریخته بر پا دارم ...

"فاضل نظری"

داستانی آموزنده برای همسران

۱,۴۲۸ بازديد

داستانی آموزنده برای همسران

توی مبل فرو رفته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرد نگاه می کردم. چه مانکن هائی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز. زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت و شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد. از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود. زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم.
گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت: «نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام. من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟»

بعد، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت: «اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند. رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند، ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند. چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت. کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم. این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم.»