پیامک عاشقانه یک مرداد 94

, پیشکش میکنم "عشق " و "رفاقت" و "مهربانی" را به همه کسانی که ، از دل شکستن بیزارند و در تمنای آنند که دلی را بدست آورند ..

آنانکه می خواهند در زندگی ، پل باشند نه دیوار آنانکه همیشه یکرنگند ، نه هزار رنگ

آنانکه در سختیها ، یار و نگرانت هستند نه بی خیالت

آنانکه با خود رحمت می آورند ، نه زحمت

پس روز و روزگارتان سرشار و آکنده ، از "عشق" و "رفاقت" و "مهربانی" باد..

..........................................................................................................

همیشه آنچه که درباره " من " میدانی باور کن ,

نه آنچه که پشت سر "من" شنیده ای " من " همانم که دیده ای نه آنکه شنیده ا

..............................................................................................................

ﺭﻭﯼ ﯾﻚ ﻛﺎﻏﺬ ﺑﯽ ﺧﻂ ...

ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﺑــــــــﺖ

ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻧﺎﻣﺮﺩ ...

ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﻛﺮﺩﻩ ﻗﯿﺎﻣــــــــﺖ

ﺕ ﻣﺜﻞ ﺗــــــــﻮ ‌ ، ﻣﺜﻞ ﺗﺮﺩﯾـــــــــﺪ ...

ﺕ ﻣﺜﻞ ﺍﺧﺮ ﻃﺎﻗــــــﺖ ...

ﻣﺜﻞ ﺗﻨﻬﺎﯾــــــــــﯼ ، ﻣﺜﻞ ﺗـــــــــــﺐ

ﻣﺜﻞ ﺍﺧﺮ ﺧـــــــــــﯿﺎﻥــــــــــــﺖ ...

ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﻘﻄﻪ ﺗﻪ ﺧﻂ ...

ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣــــــــــــــــــــــــــــﺖ ...

.....................................................

این قلب ترک خورده ی من بند به مو بود

من عاشق او بودم و او عاشق "او" بود

باشد که به عشقش برسد هیچ نگفتم

یک عمر در این سینه غمش راز مگو بود

من روی خوش زندگی ام را که ندیدم

هر روز دعا کرده ام ای کاش دو رو بود

عمر کم و بی همدم و غرق غم و بی تو

چاقوی نداری همه دم زیر گلو بود

من زیر سرم سنگ لحد بود و دلم خوش

که زیر سرش نرم شبیه پر قو بود

.........................................

...ﻣﯿﺨــــــــــﻮﺍﻡ ﺩﻋــــــــــــﺎ ﮐﻨــــــــــــﻢ ...

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯾﻢوبرای همه اونایی ﮐﻪ ：

ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘــــــــــــﺎﺭﻥ...

بعضیاﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘــــــــــــﻦ ...

ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬــــــــــــﺍﻥ ...

ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎ ﺍﻣﯿـــــــــــدن ...

ﺑﻌﻀﯿﺎﺷﻮﻥ ﻋﺎﺷﻘــــــــــــﻦ...

بعضیادر آرزوى داشتن فرزند

بعضیا گره سختى افتاده تو زندگیشون

بعضیاشونو میشناسم

بعضیاشونو نمیشناسم

ﺧـــــــــﺪﺍﺟــــﻮﻥ ﻫـــــﻮﺍﯼ ﺩﻻﺷــــﻮﻧﻮﺩﺍﺷتــــــﻪ ﺑﺎﺵ.

...........................................................................

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ:

ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ

ﺑﺪﻭﻥ ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ

ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻩ .

.............................................

زندگی نرمال

زندگی معمولی

انتخاب درست

یه همسر

سختی کشیدن های زیاد

پیر شدن ها

به بار نشستن ها

سالم بودن ها

تلاش کردن برای بهتر شدن بلکه عالی شدن ها

...

شاید اینا بهتر باشن

گرمی بغل معشوق ها هم تکراری میشه

هر چیز به اندازه اش

...................................

این روزها

گفتن دوستـت دارم !

آنـقدر ساده است که می شود آن را

از هر رهگذری شنید

اما فهمش

یکی از سخت ترین کارِهای دنیاست

سخت است اما زیـبا !

زیباست

برای اطمینانِ خاطر یک عمر زندگی

_ تا بفهمی و بفهمانی ...

هر دور ِگردی "لیـلی" نیست

هر رهــــــــگـذری "مـجنـون"

و تو شریک زندگی هرکسی نخواهی شد !

_ تا بفهمی و بفهمانی ...

اگر کسی آمد و هم نشینت شد

در چشمانش بایــد

ردِ آسمان ، ردِ خدا باشد

و باید برایش

از"مـن"

گذشت

تـا به

"مــا " رســـــید ...

.................................

شبی در کنج میخانه گرفتم ، تیغ در دستم بگفتم: خالقا! یارب ؛

تو فکر کردی که من مستم؟

کجائی تو؟

چه هستی تو؟

چه میخواهی تو از قلبم؟

تو از مستی چه میدانی؟

تو از قلبم چه میجوئی؟

تو فرعون را خدا کردی؛ تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی!؟

سپردی تیغ بر ظالم؛ به مظلومان جفا کردی به آن شیطان خونخوارت ، تو ظلم را عطا کردی!؟ سپس گفتی : نشو کافر!؟

تو فکر کردی که من مستم…!؟

خدایا گر عزیزت را کسی دیگر به مستی در بغل گیرد؛تو آیا همچنان از صبر ایوبت در آن قرآن جاویدت سخن آری میان؟

بی پرده خواهی گفت ؟

نخواهی گفت…!؟

خداوندا غرورم را قفس داران شکستند و جوانی ام گرفتند و هنوزم پای میکوبند و می رقصند…!!؟

عجب دنیای بی رحمی عطا کردی!؟

خدا بی پرده میگویم خطا کردی…!؟

خطایت را نمیبخشم.....