http://funkade.farsiblog.com/ جوک های جدید,جوک بی ادبی ,سرگرمی ,

داستان ازدواج و لکه روی لباس

سایت ویتامین خنده ,جوک های جدید بدون تکرار

داستان ازدواج و لکه روی لباس

۱,۲۷۸ بازديد
داستان ازدواج و لکه روی لباس

ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ می شوند ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ می گیرند ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ کنند. ﭘﺪﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ، ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ نمی توﻧﻪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﭘﺪﺭ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ، ﺗﺼﻤﯿﻢ می گیرﻩ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ. ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﯽﺷﻪ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺍﻭن ها ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﯽﮐﻨﻪ.

ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ، ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﭼﺎﻟﻪﺍﯼ ﻣﯽﺍﻓﺘﻪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺒﺎس هاﯾﺶ ﮔﻠﯽ ﻣﯽﺷﻪ. ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ می گرﺩﻩ ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﻭ می شوﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻟﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﯽﻣﻮﻧﻪ...

ﺷﺐ هنگام، ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍب ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻣﯽﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺍﻭﻥ ﻟﮑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ می گیرﻩ.

ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏِ ﻣﺎﺩﺭﺵ می رﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﯽﮐﻨﻪ. ﻣﺎﺩﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ می شوﺭﻩ، ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ نمی توﻧﻪ ﻟﮑﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ.

ﻓﺮﺩﺍ ﺷﺐ، ﺯﻧﮓِ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﻭن ها ﻣﺘﻮﺟﻪ می شن ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﻭ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ می ده. ﺩﺧﺘﺮ با ﺗﺮس ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﺎﻩ می کنه، ﻓﺮﺷﺘﻪ می گه: "ﭘﻮﺩﺭ ﺷﺴﺘﺸﻮی ﺑﺮﻑ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ تمیز ﻛﻨﻨﺪگی ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ، ﭘﺎﮐﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖِ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﺪ!"

می دونم داستان قوق طنز هست، ولی اگر در بخش طنز می نوشتم این طور سرکار نمی رفتید که الان رفتید!

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.