دوشنبه ۲۳ مرداد ۹۶ | ۱۷:۴۳ ۱,۴۲۵ بازديد
حکایت سفیر انگلیس در هندوستان
The story of the British ambassador in India
میگویند:
سفیر انگلیس در دهلی ازمسیری در حال گذر بود، میبیند یک جوان هندی، لگدی به گاوی میزند؛
گاوی که درهندوستان مقدس است!
سفیر انگلیس ازخودرو خود پیاده شده و به سوی گاو میدود و گاو را میبوسد! در این لحظه گاو ادرار میکند و سفیر انگلیس با ادرار گاو دست و صورتش رامیشوید!
بقیه مردم حاضر که میبینند یک غریبه اینقدر گاو را محترم میشمارد، در جلوى گاو ،سجده میکنند و آن جوان را مجازات میکنند.
همراه سفیر انگلیس با تعجب میپرسد:
چرا این کار را کردید؟!
سفیر میگوید:
لگد این جوان آگاه، میرفت که فرهنگ هندوستان را پنجاه سال جلو بیاندازد، ولی من نگذاشتم!
- ۵۱ ۴۹
- ۰ نظر